پیوندت مبارک امیر جان

ساخت وبلاگ

امروز خبر پیوندت را به من دادی.

یاد روزهای سخت و تنهایی که داشتیم بخیر.

بیداریهای آخر شبی که خوابمان نمی برد.

من غرور دیگر نداشته ام اجازه نمی داد. ولی تو همش می نالیدی از تنهایی.

از اون مهمانسرای اجاره ای که غروب دلگیرش، خزه می انداخت بر شادابی جوانیمان. 

یاد روزهایی که خاطره یک جواب منفی را غمگینانه برایم تعریف می کردی بخیر.

یاد روزهایی که یکی پاپیچت شده بود تا بگیریش هم بخیر.

تله ای که برایت گذاشتند و اضطراب خفه ات کرده بود.

تله ای که ممکن بود به قیمت آبرویت تمام شود.

چه نقشه ها کشیدی تا از این معرکه نجات پیدا کنی.

آش نخورده بودی و ممکن بود بسوزی.

و خدا...

و خدا تو را از آن تله بیرون آورد.

بی آنکه خشی به صورتت بیفتد.

بی آنکه آبرویی ازت در دهان کسی لق لق کند.

و چه زود انداختدت در گلستانی پر از ماه عسل

چنان گلستانی که امروز از صدای قهقهه مستانه ات از این فاصله دور، دل خاکستری ما هم نفسی بازدم کرد. 

این عیش، نوشت باد امیر جان.

+ نوشته شده در یکشنبه نهم مرداد ۱۴۰۱ ساعت 12:23 توسط  | 

به کجا چنين شتابان!...
ما را در سایت به کجا چنين شتابان! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kamalipashao بازدید : 105 تاريخ : چهارشنبه 6 مهر 1401 ساعت: 19:02